جريانهاي عاشورا

ساخت وبلاگ
خداوند در قرآن مجید حالات و صحنه های دیدنی و وحشت بار  انسان را در قیامت به اشکال گوناگون و گاهی تشبیه به سایر جانداران بیان فرموده است . به عنوان مثال در سوره القارعه آیه 4 می فرماید:  یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ فراش به معنی «ملخ » است در این تشبیه قیامت مثل؛ زندگی ملخ که دسته جمعی حرکت و زمین را فرش می کند ،گاهی دیوانه وار  از این طرف به آن طرف می پرد و هدف مشخصی ندارد ،انسانها هم در آن روز ،این طور صحنه ای را در پیش دارند که دیوانه وار از ترس و وحشت بدون هدف معینی به هر طرف فرار می کنند تا شاید پناهگاهی پیدا کند. در این که ملخ انتخاب شده است در تحقیقات اخیر ملخ را مونتاژ شده از چند حیوان می دانند. سرش مانند سر اسب ، چشمانش مثل چشمان فیل ، شاخش مانند گوزن ، گردنش مانندگاو ، سینه اش مانند سینه شیر ، دمش مانند دم مار و بالش مثل کرکس می ماند. جالب این است که این حیوانات نخبه و سطان حیوانات هستند. ملخ در ظاهر شبیه به آنهاست ولی در باطن و معنا نه تنها شبیه هیچ کدام از آنها نیست بلکه تنها هنرش لعاب دهانش سم و آفات مزراع است. انسان هم ظاهر زیبا و در باطن از هر نوع حیوانی خصیصه ای دارد که در قیامت با آن صورت باطنی محشور، مگر در دنیا با اعمال صالح آنها را فرشته خو کرده باشد. فراش به معنی «پروانه » هم هست ؛ یعنی همانطوری که اگر پروانه در دست قرار گیرد پودر و ذره ذره جريانهاي عاشورا...
ما را در سایت جريانهاي عاشورا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4biran1211 بازدید : 207 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 18:37

خداوند در قرآن مجید به صراحت ،قانون زوجیت و ازدواج را در بین همه جانداران ،گیاهان ،جمادات و ... را بیان کرده و در آخر آیه به نکته ای غیر از آن دو بیان می کند که امروزه بحث خیلی از مجامع علمی است. در سوره یس آیه 36 می فرماید: «سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَ مِمَّا لَا یَعْلَمُونَ منزّه خدایی که تمام زوج ها را آفرید، از آن چه زمین می رویاند و از خود مردم و از آن چه نمی دانند.» از کلمه (مما لا تعلمون) بر می آید در این جهان همه چیز حتی جمادات هم قانون  نکاح و ازدواج، در بین آنها بر قرار است؛ مثلا امروزه« اتم» که اجزاء تشکیل دهنده اشیاء است از ازدواج ذرات منفی و مثبت به وجود آمده اند. در بحث های علمی(غیر از جمادات) هم این قانون جاری است. یعنی اگر «علم» بخواهد تولید(تولد) شود، نیازمند سوال و جواب ، نقد و پاسخ خوب است . سوال به عنوان مادر ( مونث)و جواب به عنوان پدر (مذکر) محسوب می شود. هر چه سوال و اشکال دقیق تر و پاسخ  آن مناسب تر باشد، قطعا علمی دقیق و عمیق تر تولید می شود .از سوال و جواب مفت و سست علمی حاصل نخواهد شد.!!! پس از اشکال و شبهه علمی نباید ترسید بلکه راه تولید علم است و باید همیشه به روی دانشمندان و محققین باز باشد. البته اشکال و شبهه در بین عامه مردم نه تنها تولید علم نمی کند بلکه باعث بسته شدن دروازه علم و جريانهاي عاشورا...
ما را در سایت جريانهاي عاشورا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4biran1211 بازدید : 206 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 18:37

بازار در واقع «قلب شهر» و محل خرید و فروش کالاست.کمتر کسی یافت می شود که روزانه یا حداقل هفته ای یکبار  به بازار رجوع نکند. بازارها بستگی به نقشی که دارند با هم فرق می کنند. هر چه بازار مهمتر و جذابتر باشد ، پای افرادی خاص به آنجا باز می شود که به آنها «دلال » می گویند. در واقع دلالها با گرفتن پولی از مشتری یا فروشنده با هر قیمتی که شده معامله را جوش می دهند؛ لذا وقتی می خواهی خودروی بفروشی در همان مرحله اول چندین دلال دور ور انسان جمع می شود. و غالبا بر سر مال می زنند ، خلاصه؛ اکثریت مردم از دلال ها راضی نیستنند!!! در دنیای معنویت هم کسی که بین انسان و گناه، واسطه و «دلال» می شود، در روایات «شیطان» نام دارد . تا جایی که خط مقدم  حمله او با انسان ها در «بازار» معرفی شده است. از دورغ ، ربا ، کم فروشی تا نگاه به نامحرم و ... همه در بازار به وفور یافت می شود و باعث خوشحالی شیطان می شود. لذا در روایات آمده است؛ شیطان اول کسی است که وارد بازار می شود و آخرین کسی است که آنجا را ترک می کند.1  از ما خواستندکه  برعکس عمل کنیم، اگر ضرروت ندارد آخر نفر برویم و اول نفر برگردیم. به این خاطر در روایت وارد شده که بازار مومنین مساجد هستند که یاد خداوند در آنها جاری است و کمتر شیطان در آنها رفت و آمد دارد . البته جمع آنها هم ممکن است . در قدیم غالبا در وسط هر بازار مساجد را می ساختند و در اول روز جريانهاي عاشورا...
ما را در سایت جريانهاي عاشورا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4biran1211 بازدید : 200 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 18:37

انسانها نسبت دنیا دو دسته اند ؛ یا تمام قد به دنبال دنیا می گردند، یا نان دنیا را می خورند ولی کار آخرت انجام می دهند. خداوند بحث دنیا شناسی را در آیات و روایات متعدد به خوبی بیان کرده است . اول و آخر، ظاهر و باطنش را به خوبی بیان کرده است تا حجت برگروه اول تمام شود. هرگز قصد دعوا و درگیری با گروه اول(دنیا طلبان) را ندارد. با زبان خوش و گاهی تلخ برای همه آخرت خواسته است. اما  وقتی که دنیا طلبان در فکر و عمل دست از دنیا طلبی بر نمی دارند، خداوند کوتاه آمده ، و مقداری از دنیا را به آنها می دهد . اما باز از سر دلسوزی می فرماید: این متاع کمی است ، برای شما خیلی بیشتر از اینها را در نظر گرفتم به حرفم گوش دهید ،ولی وقتی گوش شنوایی نیست آنها را به حال خود رها می کند . جالب این که دنیا طلبان در آخرت هم با خداوند درگیر نمی شوند و فقط حسرت انتخاب بد خود را می خورند مثلا  اگر همسری با معیار های غیر الهی انتخاب کرده اند، چوب رسوایی اش  را هم در دنیا می خورند و هم در آخرت یا اگر لباس برای آخرتش دوخته کهنه و فرسوده بوده و در آخرت ارزش پوشیدن ندارد و آبرو بر است و... این جریان در آیات متعدد آمده که به یک نمونه اشاره می شود؛ مَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَ مَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ کسی که زراعت جريانهاي عاشورا...
ما را در سایت جريانهاي عاشورا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4biran1211 بازدید : 181 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 18:37

سوال مهمی که در جریان سقیفه مطرح است، با اینکه خداوند تواب است و حضرت زهرا س هم مظهر تواب بودن خداوند ، پس چرا توبه و عذر خلیفه اول و دوم را نپذیرفت؟ زیرا  اولا؛ حضرت از نیت آنها با خبر بود و آنها برای کسب آبرو و مشروعیت حکومت نزد آن حضرت آمدند نه برای توبه . ثانیا: گذشت حضرت زهرا و دست کشیدن از خلافت مسئله شخصی نبود تا به راحتی از آن بگذرد بلکه «غصب خلافت » یک رکن از ارکان بزرگ سیاسی اسلام  بود و جنبه عمومی داشته و با گذشت از آن ، دودش به چشم مسلمین در تمام دوران ها می رفت. لذا حضرت حاضر نشد در این گناه بزرگ و محروم شدن ولی خداوند در منسد خلافت ، سهیم باشد .لذا با غضب و قهر از خلیفه اول و دوم به همه فهماند که در این کار راضی نبود و از غاصب نزد خداوند شکایت دارد و این عدم رضایت تا آخرین لحظه حیاتش ادامه داشت. به عنوان نمونه در بخاری معتبرترین کتاب اهل سنت آمده است: فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَکْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتی تُوُفِّیَتْ. فاطمه دختر رسول خدا از ابوبکر ناراحت و از وی روی گردان شد و این ناراحتی ادامه داشت تا از دنیا رفت.1 1-البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج 3، ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ، تحقیق د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة جريانهاي عاشورا...
ما را در سایت جريانهاي عاشورا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4biran1211 بازدید : 188 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 18:37